قانون 10 برابر چیست؟
قانون 10 برابر بر اساس این ایده کار می کند: شما چه کاری می خواهید انجام دهید، هدفتان چیست، چه مقدار مشخصی پول می خواهید، تا چه زمانی می خواهید نیمه گمشده اتان را پیدا کنید؟ و… حالا تلاش و انرژی که فکر می کنید برای رسیدن به این اهداف لازم است را ضرب در 10 کنید!
اگر می خواهید از رقبایتان جلو بزنید و پله های موفقیت را با سرعت بیشتری طی کنید تلاش بیشتری لازم دارید. حتی اگر در رسیدن به هدفتان به 10 برابر تلاش بیشتری نیاز نداشته باشید و با نیمی از آن به موفقیت برسید شما ضرر نکرده اید و پس از رسیدن به خواسته هایتان به طرز خوش آیندی غافلگیر خواهید شد! تلاش بیشتر از نا امیدی مفرط بهتر است. مگر نه؟
مقاله زیر خلاصه ای از کتاب قانون ده برابر نوشته گرنت کاردون (فردی که در تصویر بالا می بینید) است. کتاب قانون 10 برابر شما را با تله هایی که آگاهانه و یا ناآگاهانه در آن گیر افتاده اید را به شما نشان می دهد! تله هایی که تا به اکنون مانع موفقیت شما بوده اند.
برای اینکه با قانون ده برابر بیشتر آشنا شوید با وبسایت راستین همراه باشید.
اگر هدف اتان رسیدن به 1 میلیارد است، آن را در 10 ضرب کنید
موردی که در بالا به آن اشاره کردیم بخشی از قانون 10 برابری است. روی دیگر سکه، تفکر 10 برابری است. تصور کنید که شما مقدار پولی که تا یک سال آینده می خواهید بدست بیاورید یک میلیارد است.
طبق قانون 10 برابری باید این مقدار پول را ضرب در 10 کنید و تمام کارهایی که برای رسیدن به این هدف باید انجام دهید و زمانی که برای رسیدن به آن لازم است را مشخص کنید. سپس میزان تلاشتان را نیز 10 برابر کنید.
در این حالت شما حتی اگر از آن تلاش 10 برابری خود کوتاهی کنید و به آن هدف 10 میلیاردی خودتان نرسید، بازهم احتمال زیادی وجود دارد که از هدف اصلی خود که همان 1 میلیارد بود بالاتر باشید.
اگر شما برای رسیدن به یک هدف خیلی بزرگ کم کاری کرده باشید بهتر از آن است که همان کوتاهی را برای رسیدن به یک هدف کوچکتر کرده باشید. اگر قانون ده برابر را در تفکر خود به کار بگیریم و سپس تلاشمان را نیز ده برابر کنیم، موفقیت امان تضمینی است.
در قانون 10 برابر، تلاش نکردن حکم گناه کبیره دارد!
قانون ده برابری می گوید اگر شما از تمام توانایی و پتانسیل خود استفاده نکنید گناه کرده اید و در حال انجام یک عمل غیر اخلاقی هستید! قانون 10 برابر از موفقیت در زندگی کاری، زندگی خانوادگی و زندگی معنوی سخن می گوید.
اگر واقعا و از ته دل می خواهید موفق شوید، کسی نمی تواند جلوی شما را بگیرد. سعی کنید بفهمید که موفقیت از نظر شما چیست و سپس آن را محقق کنید. فراموش نکنید برای اینکه شما برنده شوید، نیازی نیست شخص دیگری ببازد و موفق بودن دیگران، میزان موفقیت شما را کم نمی کند.
خلاصه کتاب قانون 10 برابر را در 10 دقیقه بخوانید
گرنت کاردون نویسنده کتاب قانون 10 برابر، مردی بود که در فقر بزرگ شد و امروز یکی از بیزینس من های بزرگ در دنیا، نویسنده و سخنران انگیزشی هست. او در 10 سالگی پدرش را از دست داد. در نوجوانی به الکل و مواد مخدر اعتیاد داشت، از مدرسه اخراج شده بود و سابقه دستگیری توسط پلیس را هم داشت.
گرنت در 25 سالگی به عنوان یک فروشنده مشغول به کار شد. او علاقه زیادی به کارش نداشت اما به دلیل اینکه اعتیادش را ترک کرده بود، می خواست خود را غرق در کار کند تا فرصتی برای مصرف مجدد مواد نیابد و به این ترتیب به تدریج تبدیل به یکی از موفق ترین ها در زمینه خرید و فروش املاک و خودرو شد و هم اکنون در سن 61 سالگی یکی از میلیونرهای آمریکاست.
این یکی از جملات طلایی گرنت است:
“عظمت شما فقط محدود به سرمایه گذاری هایی است که روی خودتان انجام میدهید.”
با استناد به این جمله طلایی، خلاصه ای از یکی از جذاب ترین کتاب ها یعنی قانون 10 برابری گرنت کاردون را برای شما آماده کرده ایم. کتابی که به خواندن و آموختن نکات آن، به نوعی روی خود سرمایه گذاری کرده اید. همچنین شما می توانید کتاب قانون ده برابری ترجمه احمد کلاته را تهیه و مطالعه نمایید.
قدم اول (موفقیت را برای خود تعریف کنید)
موفقیت برای هر شخصی معنای خاص خودش را دارد. مهم نیست معنای موفقیت از نظر شما چیست، مهم این است که موفقیت برای شما مهم باشد.
برای شخصی پیدا کردن شغلی مناسب موفقیت محسوب می شود، برای دیگری داشتن یک بیزینس شخصی و بزرگ شرط موفقیت است و برای دیگری جهانگردی و یا ایرانگردی به منزله موفقیت برای اوست.
قانون ده برابری گرنت کاردون سه مانترا و یا شعار اصلی در رابطه با موفقیت دارد:
- موفقیت مهم است.
- موفقیت وظیفه شماست.
- هیچ محدودیتی برای موفقیت وجود ندارد.
قدم دوم (بدانید که موفقیت وظیفه شماست)
برخی از افراد موفقیت را فقط یک گزینه تلقی می کنند نه یک وظیفه! اکثر مردم از تمام پتانسیل و توانایی خود استفاده نمی کنند. لحظه ای به درون خود بخزید و فکر کنید، شما تا چه حد از توانایی های خود استفاده می کنید؟ شاید پاسخ چندان برایتان خوش آیند نباشد.
مردم به موفقیت به عنوان یک وظیفه واجب یا ماموریتی که یا باید بمیریم و یا آن را داشته باشیم نگاه نمی کنند و در تمام مدت بهانه جویی می کنند که چرا نمی توانند به رویاهای خود برسند. بهترین کار این است که موفقیت را از منظر اخلاقی ببینید. موفقیت وظیفه، تعهد و مسئولیت شماست.
قدم سوم (محدودیتی برای موفقیت وجود ندارد!)
باید بدانید موفقیت مانند معدن طلا در گوشه ای از زمین نیست که ذخایر آن روزی به اتمام برسد. موفقیت هیچگاه تمام نمی شود چراکه خالقان آن هیچ محدودیتی از نظر ایده، خلاقیت، هوش، نبوغ، استعداد، اراده و پشتکار ندارند.
قدم چهارم (کنترل زندگی اتان را به عهده بگیرید)
برای اینکه در زندگی به جایی که می خواهید برسید، باید این دیدگاه را داشته باشید که هر آنچه در دنیای شما می گذرد، چه خوب و چه بد، مسئولیتش با خودتان است.
کنترل زندگی اتان را به عهده بگیرید و خودتان را در قبال تمام اتفاقات خوب و بدی که برایتان می افتد مسئول بدانید، حتی آن چیزهایی که در گذشته فکر می کردید از کنترل شما خارج هستند.
همه آن چیزی که هم اکنون هستید به دلیل کارهایی هست که انجام داده و یا انجام نداده اید. مسئولیت پذیری توانایی شما را برای یافتن راه حل ها و موفقیت بیشتر افزایش می دهد.
قدم پنجم (درجه عمل خود را مشخص کنید)
قانون 10 برابر می گوید هر یک از ما احتمالا در حال انجام یکی از این 4 حالت هستیم:
- اقدامی نکردن
شما هیچ کاری برای اهداف اتان انجام نمی دهید، نشسته اید و دست روی دست گذاشته اید ( تنبلی ). پیشنهاد میکنیم مقاله ” درمان تنبلی ” سایت راستین را نیز مطالعه فرمایید.
- اقدام معکوس
شما تلاش می کنید اما تلاشی که تلف کننده است! به سمتی می روید که سرابی بیش نیست و دائما بهانه ای برای این دارید که چرا نمی توانید رویاهایتان را بدست بیاورید.
- اقدام متوسط
شما برای رسیدن به رویاهای خود کمی تلاش می کنید. اما این کافی نیست. احتمال موفقیت وجود دارد اما حتمی و یا با نتایج درخشان نیست.
- اقدام بزرگ
شما برای رسیدن به رویای خود، هیچگاه متوقف نمی شوید و تسلیم شدنی در کارتان نیست. زمانی که در حال انجام قانون 10 برابر هستید (اقدامات بزرگ)، رقبای شما در اقدامات متوسط گیر کرده اند.
هنگامی که شما 10 برابر کار می کنید، در دنیایی شگفت انگیز خواهید بود که تنها رقیب اتان خودتان هستید. شما در حل مشکلات اتان سرکش هستید، به هنگام تلاش سرکش هستید و در عزم و اراده خود نیز سرکش هستید.
خوب حالا به ما بگویید شما در حال انجام کدام یک از این مانتراها هستید؟ زمانی که شما شروع به انجام «اقدام بزرگ» می کنید، با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد و این عالیست! اما اگر درگیر مشکلات تکراری و پیشین هستید یعنی شما به اندازه کافی رشد نمی کنید.
می خواهید افراد بیشتری پای سخنرانی های شما بایستند؟ می خواهید آنقدر پول دربیاورید که دولت شما را در گروه مالیاتی ثروتمندان قرار دهد؟ می خواهید مردم به شما بگویند که آرامتر! تو بیش از اندازه در حال پیشرفتی؟ شما راهی ندارید جز اینکه دست به اقدامات بزرگ بزنید.
قدم ششم (عادی و معمولی نباشید)
زمانی که به عادی و معمولی بودن قانع شوید، دیر یا زود شکست خواهید خورد و زمانی که کارهایتان را مانند دیگران انجام دهید گشایشی در کارهایتان نخواهید دید.
به طور مثال زمانی که در بیزینس خوب، کارهایی هم سطح و یا پایین تر از رقبایتان انجام دهید، خیلی زود متوجه خواهید شد که پروژه های شما در حال شکست هستند و در بهترین حالت بدون پیشرفتی در جا خواهید زد.
قدم هفتم (تعیین اهداف 10 برابری)
از نوشتن اهداف بزرگ نترسید و همه را یادداشت کنید. اما بیش از حد برنامه ریزی نکنید و فقط شروع به اقدام کنید.
اگر اهمیت اهداف برایتان به اندازه ای است که فقط سالی یکبار آنها را یادداشت کنید، توقع نداشته باشید که انگیزه کافی برای انجام آن داشته باشید. بهترین روش این است که اهداف خود را یکبار بعد از بیداری و یکبار قبل از خواب یادداشت کنید.
هرگز اهداف واقع بینانه تهیه نکنید و بزرگ فکر کنید، سپس به هدفی که دارید مانند یک ماموریت نگاه کنید که حتما باید آن را به پایان برسانید. اگر توانایی های خود را دست کم بگیرید تعیین اهداف بزرگ برایتان غیرممکن خواهد بود.
قدم هشتم (رقابت نکنید!)
رقابت را هدف خود قرار ندهید. در عوض 10 برابر تلاش کنید و در این حال خواهید دید تنها رقیبی که وجود دارد خودتان هستید. هر کاری که می توانید انجام دهید تا بر خود و اعمالتان تسلط داشته باشید و رقبایتان را دنبال نکنید.
شاید بپرسید که چگونه بر خودمان تسلط پیدا کنیم؟ بهترین راه این است که بگردید و کارهایی را پیدا کنید که دیگران از انجام آن امتناع می کنند. این به شما امکان می دهد که یک کار مخصوص به خودتان را داشته باشید و یک مزیت نسبت به رقبایتان داشته باشید و آنها باید تلاش بسیاری انجام دهند تا بتوانند به گرد پای شما برسند.
هرگز رقابت را هدف خود قرار ندهید. در عوض، هر کاری که می توانید انجام دهید تا بر بخش خود تسلط داشته باشید و از صرف وقت خود برای تعقیب دیگران جلوگیری کنید.
قدم نهم (وسواس نه یک بیماری، بلکه یک هدیه است)
موفق ترین افراد، هر عملی را با وسواس خاصی دنبال می کنند تا آن را به نتیجه برسانند. در مورد هر چیزی که می خواهید وسواس پیدا کنید. در غیر این صورت یک عمر با وسواس خاصی بهانه تراشی می کنید و غر خواهید زد که چرا زندگی اتان باب میلتان نیست.
قدم دهم (خود را توسعه دهید)
بیشتر بیزینس ها به این دلیل شکست می خورند که به درستی خود را توسعه نمی دهند. شما باید در زمان لازم، خود را توسعه دهید حتی اگر از نظر اقتصادی وضعیت اتان چندان مناسب به نظر نمی رسد و یا اطرافیان شما را به این کار تشویق نمی کنند.
در صورت لزوم، فقط برای لحظاتی کوتاه عقب نشینی کنید تا منابع را تقویت کنید و بتوانید با توان بیشتری رو به جلو حرکت کنید.
قدم یازدهم (همه جا را آتش بزنید)
زمانی که طبق قانون ده برابر، اقدامات 10 برابری خود را انجام می دهید، به آتش خود هیزم اضافه کنید و این کار را ادامه دهید تا زمانی که یک آتش سوزی بزرگ درست کنید.
به چیدن چوب ها ادامه دهید تا زمانی که آتش چنان داغ شود و آنقدر بسوزد که حتی رقبا یا تغییرات بازار نتوانند آتش شما را خاموش کنند. استراحت نکنید و تسلیم نشوید.
قدم دوازدهم (لطفا ترس را کنار بگذارید)
آقای گارنت کاردون فردیست که همه او را بخاطر تمایلش برای انجام چالش های شجاعانه و کارهای جسورانه می شناسند.
او می گوید:
“دلیلی که می توانم این کارها را انجام دهم این نیست که نمی ترسم! بلکه این است که درک و شناخت درستی از ترس دارم.”
ترس مانند آتشی است که اگر به آن اکسیژن ندهید، شعله ور نمی شود. زمانی که احساس ترس کردید، بهترین زمان برای اقدام است. در فوتبال اصطلاحی وجود دارد که می گوید بهترین دفاع حمله است.
وقتی احساس ترس کردید با حمله و حرکت به سمت آن ترس، فرصتی برای نفس کشیدن و رشد آن ترس نمی دهید. ابتدا فورا حمله خود را شروع کنید و زیاد نگران جزئیات نباشید. هر چه سریعتر به دنبال ترس بدوید، سریعتر می توانید آن را به حداقل برسانید.
این را به خاطر داشته باشید. ترس و مشکلات نشان دهنده این هستند که شما در مسیر درستی حرکت می کنید.
قدم سیزدهم (زمان اتان را مدیریت کنید)
بسیاری حتی نمی دانند چه مقدار زمان در اختیارشان است یا اینکه باید چه وظایفی را در یک زمان مشخص انجام دهند. اولین کار برای مدیریت زمان تعیین اولویت هاست. اهداف اتان را اولویت بندی کنید و زمانی که به یک هدف دست یافتید، به سمت هدف بعدی حرکت کنید.
قدم چهاردهم (انتقاد نشانه موفقیت است)
شما نباید از انتقاد اجتناب کنید. زمانی که شروع به انجام کارهای بزرگ کردید، انتقادهای بزرگ و کوچک به سمت شما سرازیر می شود. انتقاد بر تحسین مقدم است و در ساختن موفقیت نقش مهمی دارد،
چه بخواهیم و چه نخواهیم! دیر یا زود تمام افرادی که سعی داشتند شما را به نوعی سرکوب کرده و از شما انتقاد کنند شما را بخاطر کارهایی که انجام داده اید تحسین خواهند کرد.
قدم پانزدهم (رضایت مشتری را جلب نکنید!)
بیشتر شرکت ها به این علت شکست نمی خورند که محصولشان بی کیفیت است، آنها به این دلیل شکست می خورند که اقدامات استراتژیک کافی برای بدست آوردن «حمایت مشتری» را انجام نمی دهند. به همین علت می گوییم در وهله اول رضایت مشتری چندان مهم نیست! شما چگونه می توانید رضایت مشتری هایی که وجود ندارند را جلب کنید؟!
البته در اینجا نمی خواهیم اهمیت رضایت مشتری در بیزینس را نفی کنیم. اما هدف اصلی ابتدا جذب مشتری، سپس وفادار سازی مشتری و سپس پیدا کردن مشتریانی است که اخبار را در مورد شما پخش می کنند.
قدم شانزدهم (در همه جا حضور داشته باشید)
به این فکر کنید که همیشه در همه جا باشید. این همان طرز فکر قانون 10 برابری است که برای حضور در همه جا ضروری است. اگر متعهد شوید که اقدامات 10 برابری را به طور مداوم انجام دهید، به شما اطمینان میدهم که به موقعیتهایی سوق داده میشوید که در همه جا خود را پیدا کنید.
قدم هفدهم (بهانه جویی ممنوع!)
بردگان و قربانیان بهانه می آورند و مقدر شدهاند که برای همیشه پسمانده های دیگران را به دوش بکشند. بهانه ها هرگز دلیلی برای انجام یا انجام ندادن کاری نیستند. شما با بهانه جویی، فقط به طور موقت در خود احساس بهتری ایجاد می کنید.
اما نکته ترسناک بهانه جویی این است که نه تنها وضعیت شما را بهتر نمی کند بلکه حتی شما را بهانه گیرتر و فلج تر می کند. بهانه ها برای افرادیست که نمی خواهند مسئولیت زندگی خود را قبول کنند.
قدم هجدهم (موفق یا ناموفق؟)
افراد موفق، متفاوت فکر می کنند، آنها دید متفاوتی نسبت به پول دارند و با چالش ها و مشکلات به گونه ای مناسب برخورد می کنند. موفقیت مانند سایر کارها مهارت می خواهد. برای اینکه بتوانید موفق باشید باید از اعمال و طرز فکر افراد موفق الهام بگیرید.
سخن پایانی
موفقیت نیز مانند هر مهارت دیگری آموختنی است و شما می توانید با مطالعه و آموزش های لازم، راه های مناسب را برای موفقیت بیاموزید. به عنوان حسن ختام 8 مورد مهم از مواردی که معمولا افراد موفق به آنها فکر و عمل می کنند را برایتان آماده کرده ایم. اگر مورد دیگری به ذهنتان رسید می توانید در بخش نظرات آن را با ما درمیان بگذارید.
- نگرش «می توانم» داشته باشید.
- باور کنید که من می توانم.
- روی فرصت تمرکز کنید.
- به دنبال حل مشکلات باشید.
- اهدافتان را نیمه کاره رها نکنید.
- ریسک کنید.
- گاه غیرمعقول باشید.
- روی زمان حال تمرکز کنید.