بسیاری از مردم گاها احساس می کنند یا فکر می کنند که زندگی بیهوده ای دارند و در دنیای ناعادلانه ای زندگی می کنند. آنها سخت کار می کنند تا شرایط خود را تغییر دهند، اما همچنان راه به جایی نمی برند.
دلیل اصلی این احساسِ آنها این است که زمان کافی را صرف فکر کردن به آنچه از زندگی می خواهند نکرده اند و هیچ هدف جدی برای خود تعیین نکرده اند.
همانطور که بنجامین میز می گوید:
“باید به خاطر داشته باشید که تراژدی زندگی نرسیدن به هدف نیست، بلکه این است که هیچ هدفی برای رسیدن به آن نداشته باشید.”
ابتدا باید به آنچه می خواهید برسید فکر کنید و سپس به آن پایبند باشید. همچنین ضروری است که اهدافتان را مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی و محدود به زمان تعیین کنید که به شما انگیزه می دهد و آنها را بنویسید و تجسم کنید. در مرحله بعد، باید گام هایی را که برای رسیدن به هدف خود باید بردارید، برنامه ریزی کنید.
هدف گذاری، فرآیندی قدرتمند برای تفکر در مورد آینده ایده آل خود، تبدیل دیدگاه شما از آن آینده به واقعیت و ایجاد انگیزه در خود است.
فرآیند تعیین هدف همچنین به شما کمک می کند تا جایی که می خواهید در زندگی به آن برسید را انتخاب کنید. اگر دقیقا بدانید که می خواهید به چه چیزی برسید، می دانید که تلاش های خود را کجا متمرکز کنید.
همچنین به سرعت متوجه عواملی که باعث حواس پرتی شما می شود، می گردید و آنها را حذف می کنید.
مراحل شروع هدف گذاری
شما باید اهداف خود را به چند سطح تقسیم کنید:
ابتدا، “تصویر بزرگ” کاری را که می خواهید در زندگی خود انجام دهید (یا در 10 سال آینده) در ذهن خود ایجاد کنید و اهداف بزرگی را که می خواهید به آن برسید تعریف کنید.
سپس آنها را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید تا در نهایت به هدف بزرگ خود دست یابید.
در نهایت، هنگامی که برنامه ای پیش روی خود دارید، شروع به کار بر روی برنامه خود برای رسیدن به این اهداف کنید.
همانطور که در بالا ذکر شد، هنگامی که هدف بزرگ زندگی شما مشخص شد، فرآیند تعیین اهداف فرعی آغاز می شود. سپس، با اهداف فرعی مثلا برای هفته آینده، ماه آینده، سال آینده و یا پنج سال بعد، می توانید برای شروع حرکت به سمت اهداف بزرگ، گام بردارید.
مرحله 1: شناسایی اهداف بزرگ زندگی خود
اولین قدم در تعیین اهداف شخصی این است که به آنچه که می خواهید در زندگی خود یا حداقل در سن مشخصی در آینده به دست آورید، یعنی اهداف بزرگ زندگی خود، فکر کنید. شناسایی اهداف اصلی زندگی شما دیدگاهی را شکل می دهد که تمام جنبه های دیگر تصمیم گیری شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
می توانید اهدافی را در برخی از دسته های زیر (یا مقوله های دیگری که برای شما مهم هستند) تعیین کنید تا همه بخش های مهم زندگی تان را به طور گسترده و متعادل پوشش دهید:
- شغلی: می خواهید در حرفه خود به چه سطحی برسید، یا می خواهید در حرفه خود به چه چیزهایی دست یابید؟
- مالی: در چه مرحله ای از زندگی می خواهید چقدر درآمد داشته باشید؟ این میزان درآمد چه ارتباطی با اهداف شغلی فعلی شما دارد؟
- تحصیلات: تا چه مقطعی می خواهید تحصیل کنید؟ برای رسیدن به اهداف دیگر چه دانش و مهارتی لازم است؟
- خانواده: آیا می خواهید پدر یا مادر شوید؟ اگر چنین است، چگونه والدین خوبی خواهید شد؟
- هنری: آیا می خواهید به اهداف هنری تان در زمینه موسیقی، نقاشی و … برسید؟
- نگرش: آیا بخشی از ذهن شما مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود؟ آیا نسبت به رفتار یا عادات خود ناراضی هستید؟ اگر چنین است، باید هدفی را برای بهبود رفتار خود یا یافتن راه حلی برای حل مشکل خود تعیین کنید.
- جسمانی: آیا اهداف ورزشی دارید که می خواهید به آنها برسید یا فقط می خواهید با بدنی سالم وارد دوران میانسالی و پیری شوید؟ برای رسیدن به این هدف چه اقداماتی را انجام خواهید داد؟
- لذت: چگونه دوست دارید از زندگی خود لذت ببرید؟ شما باید مطمئن شوید که بخشی از زندگی متعلق به لذت های شماست!
- خدمات عمومی: آیا می خواهید جهان یا کشور خود را به مکانی بهتر تبدیل کنید؟ پس چگونه این کار را انجام خواهید داد؟
زمانی را به خود اختصاص دهید تا درباره این چیزها به طور کامل فکر کنید و سپس در هر دسته، یک یا چند هدف را انتخاب کنید که به بهترین نحو نشان دهنده کاری است که می خواهید انجام دهید.
سپس برخی از اولویت های رتبه پایین را حذف کنید تا اهداف مهم کمتری برای تمرکز بر روی آنها داشته باشید.
در حین انجام این کار، مطمئن شوید که اهدافی که تعیین می کنید، اهدافی هستند که واقعاً می خواهید به آنها برسید، نه آنچه ممکن است مادر، پدر، خانواده یا کار فرمای شما بخواهند!
مرحله 2: تعیین اهداف کوچکتر
هنگامی که اهداف بزرگ زندگی خود را مشخص کردید، اهداف پنج ساله کوچکی را تعیین کنید که باید برای رسیدن به برنامه زندگی اصلی خود، آنها را تکمیل کنید.
در مرحله بعد، یک برنامه یک ساله، برنامه شش ماهه و حتی اهداف کوچکتر افزایشی یک ماهه ایجاد کنید تا به اهداف بزرگ زندگی خود دست یابید. هر کدام از اینها باید بر اساس طرح و برنامه ریزی قبلی باشد.
سپس یک «لیست از کارهای روزانه» ایجاد کنید که باید امروز انجام دهید تا به اهداف بزرگ زندگی خود برسید.
در ابتدا، اهداف کوچکتر شما ممکن است خواندن کتابهایی با موضوعات خاص و جمع آوری اطلاعات در مورد رسیدن به اهداف سطح بالا باشد. این کار به شما کمک می کند تا کیفیت و اعتبار تنظیم هدف خود را بهبود بخشید.
در نهایت، برنامه های خود را مرور کنید و مطمئن شوید که برنامه هایی که می سازید مطابق با زندگی ای است که می خواهید داشته باشید.
هنگامی که در مورد اهداف اولیه خود تصمیم گرفتید، این روند را با مرور و به روز رسانی روزانه لیست کارهای خود ادامه دهید.
برنامه های بلند مدت را به صورت دوره ای مرور کنید و آنها را اصلاح کنید تا اولویت ها و تجربیات در حال تغییر شما را منعکس کنند.
نحوه تعیین اهداف قوی
برای استحکام بیشتر اهداف، توجه به موارد زیر ضروری است:
- اهداف تعیین شده باید معنی دار و مشخص باشند،
- اهداف تعیین شده باید قابل اندازه گیری باشد،
- اهداف تعیین شده باید قابل دستیابی باشند،
- اهداف تعیین شده باید محدود به زمان باشد.
به عنوان مثال، استفاده از عبارت “سفر خود را در سراسر جهان تا 31 دسامبر 2025 به پایان می رسانم” به جای “رفتن به یک تور جهانی” به عنوان هدف، قوی تر است. این یک هدف قابل دستیابی با آمادگی خوب از قبل است!
نحوه تعیین هدف های موثر و دست یافتن
نکات زیر به شما در تعیین اهداف موثر و دست یافتنی کمک می کند:
- اهداف را به صورت مثبت بنویسید: هر هدف را به عنوان یک عبارت مثبت یادداشت کنید. این کار آنها را متبلور می کند و به آنها قدرت بیشتری می دهد.
- دقیق باشید: اهداف ثابتی را تعیین کنید، تاریخ، زمان و مقدار را مشخص کنید تا بتوانید موفقیت را بسنجید. اگر این کار را انجام دهید، دقیقاً متوجه خواهید شد که چه زمانی به هدف رسیده اید و می توانید از رسیدن به آن رضایت کامل را احساس کنید.
- اولویت ها را تعیین کنید: وقتی چندین هدف دارید، به هر کدام از آنها یک اولویت بدهید. این کار به شما کمک می کند تا با داشتن اهداف بیش از حد، غرق نشوید و تمرکز و توجه خود را به آن هایی که بیشترین اهمیت را دارند معطوف کنید.
- اهداف عملیاتی خود را کوچک نگه دارید: اهداف سطح پایینی را که با آنها کار می کنید کوچک و دست یافتنی کنید. اگر هدفی خیلی بزرگ باشد، گام های عملیاتی ممکن است به ما نشان دهند که به سمت آن حرکت نمی کنیم.
کوچک نگهداشتن اهداف و افزایش آنها به شما فرصت های بیشتری برای پاداش دادن به خودتان می دهد. این نیز به شما انگیزه می دهد. - اهداف عملکردی را تعیین کنید، نه اهداف نتایج: باید مراقب باشید که اهدافی را تعیین کنید که تا حد امکان بر آنها کنترل داشته باشید. ناتوانی در دستیابی به یک هدف شخصی به دلایلی خارج از کنترل شما می تواند شما را تحت فشار قرار دهد! این دلایل می تواند محیط های بد تجاری یا اثرات غیر منتظره سیاست های دولت بر کسب و کارها باشد.
در ورزش، آنها می توانند شامل داوری بد، آب و هوای بد، مصدومیت یا فقط بدشانسی باشند. اگر اهداف خود را بر اساس عملکرد شخصی قرار دهید، می توانید بر موفقیت اهداف خود کنترل داشته باشید و از آنها رضایت داشته باشید. - اهداف واقع بینانه تعیین کنید: مهم است که اهدافی را تعیین کنید که بتوانید به آنها برسید. افراد دیگری مانند کارفرمایان، والدین، رسانه ها یا جامعه ممکن است اهداف غیر واقعی را برای شما تعیین کنند.
آنها اغلب این کار را با محروم کردن آنها از خواسته ها و جاه طلبی های خود انجام می دهند. همچنین ممکن است اهدافی را تعیین کنید که بسیار دشوار هستند، زیرا نمی توانید موانع موجود در مسیر را درک کنید یا درک نمی کنید که برای رسیدن به سطح مشخصی از عملکرد چقدر مهارت دارید.
فرایند دستیابی به اهداف
هنگامی که به هدفی رسیدید، زمانی را برای خود اختصاص دهید تا رضایت حاصل از انجام آن را تجربه کنید. اثرات دستیابی به هدف را جذب کنید و پیشرفت خود را به سمت اهداف دیگر نظر بگیرید.
اگر هدف تان مهم است، به خودتان پاداش مناسب بدهید. همه این کارها به شما کمک می کند تا اعتماد به نفسی را که شایسته آن هستید ایجاد کنید.
بقیه برنامه های هدف خود را با این تجربه یِ دستیابی به هدف مرور کنید:
- اگر خیلی راحت به هدف رسیدید، هدف بعدی خود را سخت تر کنید.
- اگر رسیدن به هدف خیلی طول کشید، هدف بعدی را کمی آسان تر کنید.
- اگر چیزی یاد گرفته اید که باعث می شود اهداف دیگر را تغییر دهید، آن را انجام دهید.
- اگر با وجود رسیدن به هدف متوجه شکافی در مهارت های خود شدید، تصمیم بگیرید که آیا باید برای رفع آن اهدافی تعیین کنید یا خیر.
- هنگام تعیین اهداف بعدی خود، درس های آموخته شده را به عنوان بازخورد بگنجانید. به یاد داشته باشید که اهداف شما با گذشت زمان تغییر خواهند کرد.
آنها را مرتباً تنظیم کنید تا منعکس کننده رشد دانش و تجربه شما باشند و اگر اهداف دیگر در پرتو دانش جدید شما مورد علاقه شما نیستند، آنها را کنار بگذارید.
نمونه هدف های شخصی
برای مثال، فرض کنید ساناز تصمیم گرفت به آنچه می خواهد در زندگی اش انجام دهد فکر کند و برای اهداف بزرگ زندگی اش تصمیمات زیر را گرفت.
اهداف بزرگ زندگی ساناز:
- شغل – “من محتوا نویس و سئوکار شرکت بزرگی خواهم بود که برای آن کار می کنم.”
- هنری – “من مهارت های موسیقی خود را بهبود خواهم داد. در نهایت به گروه موزیسین خواننده مورد علاقه خود میپیوندم. “
- فیزیکی – “من برای دوی ماراتن و ورود به مسابقه ۵ ماه بعد آماده خواهم شد.”
هنگامی که ساناز اهداف بزرگ زندگی خود را از این طریق شناسایی کرد، می تواند هر یک از این اهداف را به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کند.
تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و قابل مدیریت تر، چگونگی دستیابی به هدف را بسیار آسان تر می کند.
تعیین اهداف روشی مهم برای موارد زیر است:
- برای اینکه تصمیم بگیرید که می خواهید در زندگی خود به چه چیزی برسید.
- جدا کردن مهم از غیر مهم.
- ایجاد انگیزه در خود
- ایجاد اعتماد به نفس بر اساس دستیابی موفق به اهداف.
ابتدا اهداف بزرگ زندگی خود را تعیین کنید، سپس اهداف کوچک پنج ساله ای را که باید برای رسیدن به برنامه هدف زندگی خود تکمیل کنید تعیین کنید.
با مرور منظم و به روز رسانی اهداف خود، روند را ادامه دهید. و در حین انجام این کار، فراموش نکنید که زمانی را برای خود اختصاص دهید تا رضایت از دستیابی به اهداف خود را تجربه کنید.
اگر هنوز اهدافی را تعیین نکرده اید، همین حالا شروع کنید. وقتی این تکنیک را بخشی از زندگی خود قرار دهید، متوجه خواهید شد که شغل شما سرعت می گیرد و زندگی خود را کنترل می کنید.
چگونه هدف را به اصولی ترین روش تعیین کنید؟
اما می خواهم بفهمید که چگونه قبلاً یک هدف تعیین می کردید و چرا نتوانستید به هدف خود ادامه دهید یا هرگز به هدف خود نزدیک نشدید حتی اگر روی دستیابی به آن متمرکز بودید.
به این قسمت دقت کنید، زیرا فکر می کنم مشکل اصلی شما همین است. دقیقاً به همین دلیل است که می خواهم در مورد اشتباهاتی که هنگام تعیین هدف مرتکب شده اید صحبت کنم!
انسان بدون هدف محکوم است که راه خود را در تاریکی گم کند. هدف همان چیزی است که می خواهید در آینده، خودتان را آنجا ببینید. آیا آگاهانه برای خود اهدافی را تعیین می کنید؟ اگر هدف هایتان را آگاهانه تعیین نکنید، زندگی شما پیچیده و پر چالش خواهد شد. اولین معیار برای رسیدن به هدف، تداوم است.
ادامه راه بدون تسلیم شدن، موفقیت را به همراه خواهد داشت. اگر زندگی خود را در جهت باد بگذرانید، ناراضی خواهید بود. ندانستن اینکه برای آینده چه برنامه ای دارید مانند قدم زدن در یک جاده تاریک است
اول از همه باید برای خود یک نقشه راه در زندگی ترسیم کنید. شما باید با تعیین اهدافی که برای شخصیت و رویاهایتان مناسب است به راه خود ادامه دهید.
افرادی که با برنامه عمل می کنند می توانند از زمان به بهترین شکل استفاده کنند. شما باید برای چیدمان کارهای مهم به ترتیب اولویت اقدام کنید.
هدف های شما باید مال شما و براساس ذهنیت و تفکر و شخصیت شما باشند!!
اگر آنچه دیگران می گویند را انجام دهید و در رویاهای آنها سهیم باشید، به اهداف آنها خواهید رسید. تا زمانی که هدف شما واقعاً مال شما نباشد، در پایان راه دقیقاً به آنچه می خواهید نخواهید رسید. بدترین قسمت ماجرا این است که بعد از صرف انرژی زیاد، احساس می کنید که وقت شما تلف شده است.
هنگامی که خانواده، دوستان یا رئیس شما هدف هایتان را تعیین می کنند، در پایان کار شما ناراضی خواهید بود. لذا بالاخره شما باید بتوانید هدف های خود را ایجاد و اجرا کنید.
نتیجه گیری…
تعیین اهداف و رسیدن به آن اهداف کلیدی برای دستیابی به هر آنچه در زندگی خود می خواهید است. اگر از کسی که در کار یا رشته تحصیلی خود موفق است، رمز موفقیتش را بپرسید، به شما خواهند گفت که بیشتر موفقیت خود را مدیون همین فرآیند ساده و قدرتمند هدف گذاری و برنامه ریزی هستند.
واقعاً اکثر مردم جواب خیلی مناسب و خوبی برای سؤال “هدف شما چیست؟” ندارند.
جالب است بدانید که اهداف افراد در طول زمان بدون هیچ ایده و برنامه ای در مورد هدف گذاری، ناپدید شده و از یاد می روند!
من معتقدم که هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد، اما سیستم هایی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد. دلیل اینکه بسیاری از افراد نمی توانند به اهدافی که می خواهند برسند، فقدان سیستمی است که در معرض آن قرار دارند.
اولین کاری که باید هنگام شروع دستیابی به هدف خاصی انجام دهید، تعیین اهداف دست یافتنی است. اهدافی خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان!
علاوه بر این، امروزه تعیین هدف بسیار مهمتر از دستیابی به آن است.
ببینید آیا اهدافی که تعیین می کنید شما را به فرد بهتری تبدیل می کند یا خیر. اهدافی که ایجاد می کنید نحوه نگاه شما به زندگی را مشخص می کند و نتیجه ای که ایجاد می کنید بازتابی از دنیای درونی شماست.
هر هدفی که تعیین کنید بایستی به طور کلی شما را به فرد بهتری تبدیل کند. پس از تکمیل هر یک از اهداف خود، به فردی قوی تر، آگاه و توسعه یافته تبدیل خواهید شد. شک نکنید!