رسالت شخصی چیست و راه های کشف آن

یک روز که در آشپزخانه پشت میز بودم، برادر 10 ساله ام وارد آشپزخانه شد و به من و مادرم گفت که یک روز یک سیاستمدار خواهد شد. مادرم به او گفت: «آره حتما می تونی». من در حالی که کیک مورد علاقه ام را می خوردم به او نگاهی کردم و زیاد جدی نگرفتمش!

تصمیمات و فعالیت های برادرم در زندگی، با این رسالت شخصی (سیاستمدار شدن) جهت پیدا کرده بود. او می دانست که در مدرسه بیشتر چه دروسی را بخواند، به کدام دانشگاه برود و با چه اشخاصی در ارتباط باشد تا به هدفش برسد.

حتی در تعطیلات آخر هفته کارهایی می کرد که تصور می کرد به کشف رسالت شخصی اش نزدیک است.

برادرم هم اکنون 30 سال دارد و عضو یک حزب سیاسی معروف است و کماکان برای این یک سیاستمدار معروف و کاربلد شود، تلاش می کند. در واقع این رسالت شخصی برادرم است که در 10 سالگی به آن رسیده بود.

در ادامه با وبسایت راستین همراه باشید تا به شما بگوییم رسالت شخصی چیست؟ و راه های کشف رسالت شخصی را به شما می آموزیم.

رسالت شخصی چیست؟

رسالت شخصی در زندگی، مقصدی است که برای رسیدن به آن خود را به آب و آتش می زنیم.

کسانی که رسالت شخصی دارند تصور می کنند که برای هدفی خاص به دنیا آمده اند و برای رسیدن به آن شبانه روز تلاش می کنند. این افراد معمولا از دوران کودکی به کشف رسالت شخصی خود فکر می کنند.

بسیاری از ما نمی دانیم که با زندگی خود می خواهیم چه کنیم؟ حتی زمانی که در دانشگاه هستیم و یا در جایی مشغول به کاریم، نمی دانیم که باید چه کنیم؟

گاهی بیشتر از آنکه لباس خود را عوض کرده باشیم، اهداف خود در زندگی امان را عوض می کنیم و از این شاخه به آن شاخه می پریم و به قول معروف، این بده!

بسیاری از شما احتمالا هیچ رسالت شخصی در زندگی خود ندارید و به طور واضح نمی دانید که می خواهید چه کار کنید؟

تقریبا تمام افراد بزرگسال و حتی کودکان، به این فکر می کنند که رسالت فردی اشان چست؟ برخی حتی با سنین بالای 40 سال، بازهم نمی دانند که باید با زندگی اشان چه کنند.

اگر می خواهید با راه های کشف رسالت شخصی آشنا شوید، توجه شما را به ادامه مطلب جلب می کنم.

چرا کشف رسالت شخصی اینقدر مهم است؟

هر یک ما برای هدف و انجام یک ماموریت خاص به دنیا آمده ایم، ماموریتی کیهانی و جهانی که با انجام دادن آن به آرامش می رسیم.

ما برای مدت نامعلومی روی کره زمین زندگی می کنیم. در بهترین حالت احتمالا فقط بتوانیم فقط 4 هزار سال روی زمین زنده باشیم. در این مدتی که روی زمینیم کارهایی انجام می دهند، برخی از آنها مهم و برخی غیرمهم هستند.

اگر رسالت فردی و راه های کشف رسالت شخصی زندگی خود را بدانیم معمولا کارهایی را انجام می دهیم که به زندگی امان معنا می دهند و کارهای غیرمهم و تلف کننده را حذف می کنیم تا از این 4 هزار هفته، بهترین استفاده را بکنیم.

در حقیقت وقتی مردم می گویند: هدف من در زندگی چیست؟ یا اینکه باید با زندگی ام چه کنم؟ در واقع می پرسند:

رسالت شخصی من در زندگی چیست؟ و یا کار مهمی که باید در زندگی ام انجام دهم چیست؟


بیشتر بخوانید: روتین چیست و روتین روزانه چه تاثیری در موفقیت ما دارد


رازهایی برای کشف رسالت شخصی در زندگی

برخی از مردم از من می پرسند که رسالت شخصی من در زندگی چیست؟ پاسخ یک کلمه است: «نمی دانم».

هیچ کسی، بهتر از خودش نمی تواند به کشف رسالت شخصی بپردازد.

ممکن است بخواهید یک پناهگاه حیوانات داشته باشید و یا آشپز حرفه ای باشید؟ خودتان بهتر می دانید که چه چیزی برایتان مهم تر است.

اما با این حال من می توانم به شما سرنخ دهم و کمک کنم تا بفهمید چه چیزی برایتان مهم تر است؟ من مجموعه ای از سوالات را برایتان جمع آوری کردم که باید آن سوال ها را از خودتان بپرسید.

این سوالات شاید کمی خنده دار و مسخره به نظرتان برسند. اما خودم به طور عمد این سوالات را خنده دار طراحی کردم که در عین سرگرم کننده بودن، بتوانید با کمک آنها سرنخ هایی از کشف رسالت شخصی خود پیدا کنید.

به این پرسش های قابل تامل و بامزه توجه کنید.

  • ساندویچ مزخرف مورد علاقه اتان چیست؟

گرسنه اید و ساندویچ زیتون و ژامبون تنها ساندویچ هایی است که ما داریم. ساندویچ زیتون برای سلامتی شما عالی و ساندویچ ژامبون دشمن سلامتی اتان است؟

شما حاضرید برای حفظ سلامتی اتان از ساندویچ ژامبون بگذرید؟

کشف رسالت شخصی

هر چیز خوبی هزینه دارد و برای برخی چیزها باید هزینه داد. برای کشف رسالت شخصی باید ببینید که برای چه چیزی حاضرید فداکاری کنید؟

شما چه نوع فداکاری را حاضرید انجام دهید؟ اگر می خواهید یک کارآفرین نمونه باشید، آیا تحمل کار سخت، شب بیداری و شکست های احتمالی را دارید؟ اگر می خواهید بازیگر باشید آیا حاضرید وقت و بی وقت سر صحنه باشید و فشارهای روانی زیادی را تحمل کنید؟ اگر می خواهید یک وکیل زبده باشید آیا تحمل حضور در فضاهای متشنج دادگاه ها و حل مشکلات مختلف مردم دارید؟

برای اینکه رسالت زندگی خود را به انجام برسانید، مجبورید آن ساندویچ زیتون بدمزه را بخورید!

شما چه تجربیات بدی را برای چه چیزی حاضرید تحمل کنید؟ برای چه کاری می توانید صبح زود از خواب بیدار شوید؟ بخاطر چه چیز می توانید تشکیل خانواده را 5 سال به تاخیر بیندازید؟

پس قبل از هر چیزی باید بدانید که ساندویچ مورد علاقه شما چیست؟ برای چه کاری در زندگی اتان حاضرید فداکاری انجام دهید؟ در چه چیزی بهتر از همه هستید و یا اینکه استعداد دارید؟

احتمالا شما برای چیزی که در انجام دادن از هر چیز دیگری بهتر عمل می کنید، می توانید فداکاری هم انجام دهید.

  • چه چیزی شمای 8 ساله را به گریه می اندازد؟

زمانی که بچه بودم علاقه ی زیادی به نقاشی داشتم. ساعت ها نقاشی می کردم و استعداد زیادی در این زمینه داشتم. این کار را برای این انجام نمی دادم که مادر و یا معلمم را تحت تاثیر قرار دهم. من واقعا از نقاشی کشیدن لذت می بردم.

اما بعدها، به دلایلی که خودم هم نمی دانم چه بود، دیگر اثری از آن نقاشی ها نبود. متاسفانه ما با ورود به دوران نوجوانی و جوانی، به خاطر فشارهای روحی و روانی و یا بخاطر عدم دریافت توجه کافی از سمت والدین، شور و اشتیاق امان را نسبت به چیزهایی که دوست داریم از دست می دهیم.

به مرور زمان یاد گرفتیم کارها را فقط به این دلیل انجام دهیم که در ازای آن پاداش بگیریم. ما علاقه و استعداد اولیه خود را فراموش می کنیم و در نهایت به حسی می رسیم که انگار چیزی را در زندگی امان گم کرده ایم.

کشف رسالت شخصی

اگر الان من 30 ساله با من 8 ساله ملاقات کند، می پرسد: چرا دیگر نقاشی نمی کشی؟ و من خواهم گفت: خوب من استعدادی برای نقاشی کشیدن ندارم. یا چون کسی به نقاشی های من اهمیتی نمی دهد، یا اینکه من با نقاشی کشیدن نمی توانم پول خوبی بدست بیاورم.

احتمالا من 8 ساله با شنیدن این پاسخ شروع گریه می کنم که چرا دیگر نمی خواهم نقاشی بکشم.

برای من 8 ساله مهم نبود که آیا با اینکار می توانستم پول دربیاورم یا نه! برایم مهم نبود که نقاشی بازار کار داشت یا نه! برایم مهم نبود معلمم آن را دوست دارد یا نه! من 8 ساله فقط می خواست نقاشی بکشد چون از آن لذت می برد و برای او «حس بازی» داشت.

برای اینکه گریه آن پسر/دختر 8 را قطع کنید سعی کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:

– در کودکی چه بازی را بیشتر انجام می دادید و برای انجام آن شور و اشتیاق داشتید؟

– بخاطر چه کاری خوردن، خوابیدن و حتی دسشویی رفتن را فراموش می کردید؟

– ببینید پشت فعالیت هایی که شما را مجذوب خود می کرد، چه اصولی وجود داشت. مثلا نقاشی شاخه ای از هنر است که آن را در چیزهای دیگر هم می شود پیدا کرد.

  • از خجالت کشیدن، خجالت بکشید

بارها این جمله را شنیده اید که می گویند ترس خود را در آغوش بگیرید. ما می گوییم خجالت خود را هم در آغوش بگیرید.

در مسیر کشف رسالت شخصی، ممکن است ابتدا احساس حماقت و خجالت بکنیم. هر چه رسالت شخصی ما بزرگتر باشد این احساس نیز در ما شدید تر می شود.

بسیاری از مردم خود را لایق رویاها، خواسته ها و آروزهای شخصی بزرگ نمی دانند به همین خاطر از بیان کردن آن احساس شرم و خجالت می کنند.

اگر شما از چیزی که شما را شرمنده و خجالت زده می کند اجتناب می کنید هرگز نمی توانید کاری مهم و بزرگ را انجام دهید.

کشف رسالت شخصی

اگر خوب فکر کنید، احتمالا کاری هست که شما از ته دل می خواهید آن را انجام دهید. در موردش رویاپردازی و خیالپردازی می کنید، مدام آن را در ذهنتان مرور می کنید اما بنا به دلایلی که خودتان دارید انجامش نمی دهید.

این دلایل احتمالا دو نوع هستند:

دلایل نوع اول: «من نمی توانم این کار را راه اندازی کنم چون دوست دارم بیشتر با خانواده ام وقت بگذرانم»، «من اینکار را انجام نمی دهم چون با ساعات خواب و بیداری من تداخل می کند و من نمی خواهم خواب شبانه ام را از دست بدهم»، و…

دلایل نوع دوم: «والدین من اینکار را دوست ندارند»، «دوستان و فامیل هایم حتما مرا مسخره می کنند»، «اگر در این کار موفق نشوم حتما شبیه احمق ها حواهم بود» و…

دلایل اول قابل قبول تر از دلایل دوم هستند. اما اگر دلایل دوم را برای انجام ندادن کارها می تراشید برای شما خبر بد دارم. شما ضربه بزرگی به خود می زنید.

چرا که شما از هر چیزی که اجتناب می کنید و از آن می ترسید، احتمالا اهمیت بالایی برای شما دارد و شما با ترس از آن خود را از چیزهای مهم در زندگی اتان محروم می کنید.

رسالت شخصی ممکن است بزرگ و عجیب و غریب باشد و شما برای رسیدن به آن گاه باید برخلاف جریان رودخانه حرکت کنید که ترسناک و احمقانه به نظر می رسد. اما حماقت و ریسک بخش بزرگی از یک مسیر معنادار در زندگی هستند.

هر چه از یک تصمیم در زندگی اتان بیشتر می ترسید و از انجام دادن آن خجالت می کشید، بدانید که بیشتر باید به سمت آن بروید.


بیشتر بخوانید: پراگماتیسم یا عمل گرایی چیست


  • چگونه می خواهید جهان را نجات دهید؟

باور داشته باشید که می توانید تغییر و تفاوتی در جهان اطرافتان پیدا کنید. تغییری که شما ایجاد می کنید باعث افزایش احساس رضایت در شما می شود.

در واقع برای داشتن زندگی شاد، باید به یک سری ارزش ها پایبند باشیم و برای رسیدن به آن ارزش ها تلاش کنیم.

برای کشف رسالت شخصی می توانیم یک مشکلی که در جهان وجود دارد را حل کنیم.

در جامعه شما چه مشکلاتی وجود دارد؟ زنان از حقوق کافی برخوردار نیستند؟ فساد دولتی وجود دارد؟ تفریحات کافی در جامعه وجود ندارد؟ جامعه از نظر روانی در آستانه فروپاشی است؟ و…

کشف رسالت شخصی

کدام یک از مشکلات شما را بیشتر از هر چیزی آزار می دهد و باعث می شود اشک در چشمانتان حلقه بزند؟

برای خود من دیدن کودکان کاری که با وجود سنین پایین، کارهای سخت انجام می دهند بسیار آزاردهنده است و بخشی از رسالت شخصی ام را کمک به این کودکان می دانم.

این مشکل ممکن است نجات کودکان باشد، نجات حیوانات و کمک به زنان آسیب دیده. مطمئن باشید که به تعداد هر فرد روی زمین، رسالت های شخصی وجود دارد و شما می توانید یک شاخه از مشکلات را انتخاب کرده و برای رفع آنها تلاش کنید.

حالا ممکن است بگویید من روزانه کلی مشکل در جامعه می بینم که عصبی ام می کند، اما نمی توانم کاری بکنم. چه کار کنم؟

خوشحالم که این سوال را پرسیدی. در این وهله باید به دو سوال پاسخ بدهید:

– چه مشکلی، بیشتر از سایر مشکلات درون شما را آشفته می کند؟
– چگونه می توانید این مشکل را حل کنید و تغییری در محیط اطرافتان بدهید.

  • اگر فقط یکسال زنده بودید، دوست داشتید چه کاری انجام دهید و شما را چگونه یاد کنند؟

زمانی که به مرگ و نیستی فکر می کنیم، می توانیم بفهمیم که برای انجام چه کاری باید خیلی بیشتر عجله کنیم.

مرگ به ما یک چشم انداز و تصور از ارزش های زندگی به ما می دهد و به ما می فهماند که چه چیزی برایمان مهم است.

کشف رسالت شخصی

ممکن است از مردن وحشت داشته باشیم و نخواهیم به آن فکر کنیم. اما با فکر کردن به آن چیزهای زیادی دستگیرمان می شود و باعث می شود که مروری بر زندگی امان بکنیم و بدانیم که آیا کاری که در حال حاضر انجام می دهیم همان چیزی است که می خواستیم؟

اگر از مردم بپرسید که اگر بدانید که فقط تا یکسال دیگر زنده هستید چه کار می کنید جواب های جالبی به شما می دهند. با فکر کردن به مرگ، مردم به طور متفاوتی فکر می کنند و اولویت هایشان را مجددا بررسی می کنند.

شما دوست دارید زمانی که نبودید، چه میراثی از خود به یادگار بگذارید؟ مردم در مورد چه چیز شما صحبت کنند؟ ایا آنقدر فرد تاثیر گذاری هستید که در مورد شما صحبت شود؟ دوست دارید مردم چگونه از شما یاد کنند؟

اگر پاسخ این سوالات را نمی دانید احتمالا جهت گیری و هدفی در زندگی ندارید و یا نمی دانید ارزش هایتان در زندگی چیست؟ اگر ارزش و هدفی نداشته باشید مجبورید اهداف و ارزش های دیگران را دنبال کنید که نهایتا باز هم هم نمی توانید به آن حس رضایت عمیق درونی برسید و رسالت شخصی خود را پیدا کنید.

برای کشف رسالت شخصی، باید دنیایی را تصور کنید که شما در آن نیستید و به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • دوست دارید بعد از مرگ چگونه از شما یاد شود؟
  • اگر فقط یکسال زنده باشید چه کاری را انجام خواهید داد؟

 

کشف رسالت شخصی

برای کشف رسالت شخصی خود در زندگی آماده اید؟

دو روز در زندگی شما مهم است،‌ یکی روز تولد شما و دیگری روزی که رسالت شخصی خود را کشف می کنید

اگر احساس گمی و گیجی در زندگی خود دارید شاید دلیلش این است که یک رسالت شخصی دارید که باید آن را به سرانجام برسانید و به کشف رسالت شخصی خود بپردازید.

این مقاله شما را به دوران کودکی اتان می برد تا به کشفیاتی در درون خود برسید و رسالت اتان را پیدا کنید.

شما چه رسالت شخصی در زندگی خود دارید که باید به ان برسید؟ در بخش کامنت ها منتظر شنیدن نظرات شما هستیم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.