یکی از گام های مهم و اساسی در مسیر پربرکتی که انسان را به قله های موفقیت می رساند، شکست است. شکست پایان کار نیست، بلکه بخشی از مسیر پر پیچ و خم موفقیت است. به این فکر کنید، اگر شکست آخرین مرحله بود، آیا بوکسوری که در اولین مشت ناک داون شده بود، دوباره بلند می شد و با قاطعیت به مبارزه خود ادامه می داد؟ در اینجا شکست، نه برای زمین خوردن و ماندن، بلکه برای زمین خوردن و بلند شدن است و به عبارتی قدرت و انگیزه مجدد به بوکسور می دهد.
شکسپیر به خوبی گفت: “برخی سقوط ها خبر از رسیدن های روشن تر می دهند.”
کسانی که معتقدند شکست راهی سالم و اجتناب ناپذیر برای رسیدن به هدف است، کسانی هستند که به دنبال موفقیت هستند. زیرا می دانند هر شکستی موفقیتی در مسیر موفقیت است.
ژرمن مارتین می‌گوید: «وقتی شکست می‌خورید، ناامید نشوید؛ در هر شکستی حس پیروزی وجود دارد.»
شکست به این معنا نیست که شما هیچ گزینه ای ندارید یا دیگر هرگز موفق نخواهید شد. با اینکه شکست برای مدتی موفقیت را به تعویق می اندازد، اما کوچه بن بست نیست!
کودکی که راه رفتن را یاد می گیرد ابتدا سعی می کند روی پاهای خود بایستد. وقتی زمین می خورد دوباره بلند می شود، قدمی برمی دارد و دوباره می افتد. دوباره بلند می شود، دوباره با اشتیاق بیشتری قدم برمی دارد و دوباره زمین می خورد. این مبارزه تا زمانی که او موفق به راه رفتن شود ادامه دارد. اگر کودک زمانی که برای اولین بار روی زمین افتاد و شکست خورد، از راه رفتن دست می کشید، هرگز راه رفتن را یاد نمی گرفت. زیرا پیروزی در این نیست که هرگز به زمین نیفتی، بلکه در این است که بتوانی دوباره بلند شوی. کسانی که در هنگام زمین خوردن از جایشان بلند نمی شوند باید بدانند که بسیار ناراحت کننده است که روح در جایی که بدن آرام می گیرد تسلیم شود.
باورهای متفاوت در مورد شکست و موفقیت
شکست واقعی این است که باور کنیم نمی توانیم موفق شویم!
کسانی که با شکست در کارهایشان ناگهان از اهداف خود دست می کشند، کسانی هستند که اعتماد به نفس و باور به موفقیت در آنها پرورده نشده است.
جان ماکسول می‌گوید: «وقتی احساس می‌کنم در حال شکست هستم، می‌گویم: «زندگی، می‌خواهی چیزی به من بگویی؟»
زیرا شکست به معنای “من یک شکست خورده هستم” نیست: به معنای “من هنوز موفق نشده ام”. است.
شکست به این معنا نیست که “من هیچ کاری را انجام ندادم”، بلکه به معنای “چیزی یاد گرفتم” است.
شکست به این معنا نیست که “من احمق بوده ام”، بلکه به این معناست که “من ایمان دارم که اگر تلاش کنم، میرسم.”
شکست به این معنا نیست که “من نمی توانم آنچه را که می خواهم داشته باشم”، بلکه به این معناست که “من باید کاری متفاوت انجام دهم”.
” شکست به معنای “من باید تسلیم شوم” نیست، بلکه به معنای “من باید بیشتر کار کنم” است.
شکست به معنای “من هرگز موفق نخواهم شد” نیست، بلکه به معنای “باید صبورتر باشم” است.
کسانی که از شکست اجتناب می کنند کسانی هستند که از خار می ترسند و نمی توانند بوی گل لذت بوییدن گل رز را بچشند.
در پیروزی و شکست چه چیزی می توانم یاد بگیرم؟
هر تجربه، فرصتی برای یادگیری است. صرف نظر از مثبت یا منفی بودن آن برای منافع ما، ارتباطی با واقعیت ایجاد می کند که می تواند دانش و دستاوردی برای ما داشته باشد.
گاهی اوقات مسیری که شما را به موفقیت یا شکست رسانده است مهمتر از خودِ نتیجه است. این هاچالش ها و چیزهایی هستند که برای غلبه بر آنها باید رشد کنید. همیشه از خود بپرسید که هر بار که زمین می خورم، چه چیزی می توانم از آن بیاموزم؟ این کار تنها راه برای ادامه حرکت به سمت اهدافتان است!
سوئیچیرو هوندا برای مصاحبه شغلی به شرکت تویوتا رفت. این شرکت مشخصات مرد جوان را چندان نپسندید و مدیران مجموعه به این نتیجه رسیدند که سوئیچیرو نامزد مناسبی برای این کار نیست. سال‌ها بعد، او تصمیم گرفت شرکت خودش را با نام هوندا ایجاد کند که اکنون با تویوتا رقابت میکند!
آیا می‌دانستید که اولین رمان استیون کینگ توسط اکثر ناشرانی که او به آنها مراجعه کرده رد شد؟پس از دریافت یکی از این امتناع ها، به خانه برگشت و رمان خود را در سطل زباله انداخت. همسرش آن را برداشت و او را تشویق کرد که به تلاش خود ادامه دهد. داشتن پشتکار، بعدها به موفقیت او منجر شد.
داستان های زیادی وجود دارد که ما را تشویق می کند به جنگیدن ادامه دهیم، به تلاش کردن ادامه دهیم، کشف کنیم که پشت هر شکست چه چیزی نهفته است، زیرا تنها در این صورت است که می توانیم بدون تسلیم شدن، رو به جلو پیش برویم.
حتما بخوانید: انگیزه چیست و چگونه آن را افزایش دهیم؟
آبراهام لینکلن و پیروزی بزرگش پس از شکست های پی در پی!
ممکن است داستان آبراهام لینکلن را بدانید، شکستی که او پشت سر گذاشت، اما هرگز تسلیم نشد تا اینکه رئیس جمهور ایالات متحده شد.
او در سن 7 سالگی برای کمک به خانواده خود پس از ترک خانه شروع به کار کرد، در سن 9 سالگی مادرش فوت کرد و در 22 سالگی در کار خود، تجارت، ناکام ماند. در 23 سالگی مجدد شکست خورد و نتوانست وارد دانشکده حقوق شود. در 24 سالگی اعلام ورشکستگی کرد و 17 سال را صرف پرداخت بدهی به دوستان خود کرد، در 25 سالگی بار دیگر در آزمون ورودی دانشگاه شکست خورد، در 26 سالگی که او در آستانه ازدواج بود که دوست دخترش فوت کرد و او شدیدا دلش شکست.
در 27 سالگی پس از حمله عصبی به شدت بیمار شد و 6 ماه را در رختخواب گذراند، در 29 سالگی در انتخابات نماینده ایالت شکست خورد. در 34 سالگی در انتخابات کنگره شکست خورد،در 37 سالگی دوباره در انتخابات کنگره شکست خورد، در 39 سالگی برای سومین بار در انتخابات کنگره شکست خورد، در 40 سالگی برای شغلی به عنوان یک مقام عالی رتبه در ایالت خود پذیرفته نشد. در 45 سالگی در انتخابات مجلس سنا شکست خورد. در سن 47 سالگی در انتخابات حزب جمهوری خواه برای نامزد معاونت رئیس جمهور کشور شکست خورد (کمتر از 100 رای به دست آورد)، در سن 49 سالگی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد. نهایتا در 51 سالگی توانست به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب شود!
همه این شکست‌ها به عنوان فرصتی طلایی یکی پس از دیگری ایجاد شد و آبراهام لینکلن می‌دانست چگونه از آنها استفاده کند!
شما چند بار از پروژه های خود منصرف شده اید؟ چند بار گفته اید: دیگه طاقت ندارم!؟ هنگامی که خوزه پس از هر اتفاقی که افتاده بود دستگیر شد، می‌توانست تسلیم شود. اما او تسلیم نشد و بعداً دست راست فرعون شد.
حضرت موسی به دلیل لکنت زبان خود عزت نفس پایینی داشت، بارها در خلوت خود به خداوند گفت: “خداوندا، من هرگز نتوانسته ام به راحتی صحبت کنم!” ، اما خداوند از او به عنوان ابزاری برای بیرون راندن بنی اسرائیل از مصر استفاده کرد.
آیا می بینید که چگونه پس از هر شکست یا رنج بزرگ، پیروزی وجود دارد؟!
ممکن است لحظاتی را سپری کرده باشید که ایمان شما تزلزل یافته و برای ادامه مسیر تردید کرده اید، دیگر نمی دانستید چه باید بکنید. اما به خاطر داشته باشید که اگر تلاش خود را کرده و بر خداوند توکل کنید، زمین نمی خورید. از رویای خود دست نکشید، قطعا در توکل و سپردن کارها به خدا پیروزی است. اگر پروردگار با شما باشد، چه کسی می تواند علیه شما باشد؟!
چند مورد از سخنان بزرگان در مورد شکست و موفقیت پس از آن
از آنجایی که شکست اولین قدم برای موفقیت است، ما این عبارات را در مورد شکست و دستیابی به موفقیت از آن، گردآوری کردیم.
ترومن کاپوتی، نویسنده: “تمام شکست ها چاشنی طعم دهنده موفقیت هستند.”
وینستون چرچیل، سیاستمدار: “موفقیت توانایی رفتن از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق است.”
توماس آلوا ادیسون، مخترع و کارآفرین: “من شکست نخورده ام، من 10000 راه حل پیدا کرده ام که کار نمی کنند.”
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، “اشکال ندارد که موفقیت را جشن بگیریم، اما مهم تر است که به درس های شکست توجه کنیم.”
مایکل جردن، ورزشکار: “من بیش از 9000 شوت را در دوران حرفه ای خود از دست داده ام. من تقریبا 300 بازی را باخته ام. 26 بار به من اعتماد کردند تا شوت برنده بازی را بزنم و از دست دادم. من بارها و بارها در زندگی ام شکست خورده ام و به همین دلیل است که اکنون موفق هستم.”
چارلز دیکنز، نویسنده، «هر شکست چیزی را به انسان می آموزد که باید یاد بگیرد.»
هنری فورد، تاجر: “شکست فرصتی است برای شروع دوباره، اما با هوش بیشتر” .
فرانکلین دی. روزولت، سیاستمدار:” در زندگی چیزی بدتر از شکست وجود دارد. اینکه بگویید چیزی را امتحان نکردم.”
خورخه لوئیس بورخس، نویسنده: “شکست‌هایی هستند که عزت بیشتری نسبت به پیروزی دارند.”
آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده: “شکست، قوای انسان را تقویت می کند.”
ژان پل مارات، دانشمند: “هیچ چیزی به نام شکست وجود ندارد، مگر زمانی که دست از تلاش برداریم.”
” موریهه اوشیبا، معلم: “هر اشتباه چیزی به ما می آموزد.”
ادواردو ساچری، نویسنده: “شکست در چیزی که دوست داریم بسیار زیباتر است.”
سنکا، فیلسوف: “تعداد بسیار کمی هستند که قبل از اینکه اشتباه کنند، درست می‌گویند.”
البرت هابارد، نویسنده: “شکست از آنِ کسی است که اشتباه کرده است، اما نمی تواند آن را به تجربه تبدیل کند.”
رابرت براونینگ، شاعر:”موفقیت یک دقیقه، تاوان شکست سال‌هاست.”
جان آزبورن، نمایشنامه نویس: “چیزی به نام شکست وجود ندارد، فقط انتظاری برای رسیدن به موفقیت است.”
چارلز پپن: “هر موفقیتی یک شکست اصلاح شده است.”
نحوه برخورد با شکست ها در زندگی!
میخواهم به شما اطمینان دهم، هر فردی دیر یا زود با شکست مواجه می شود . چرا که شکست یک بخش عادی از زندگی انسان است. نکته مهمتر اینکه، موفق ترین و ثروتمندترین افراد جهان در زندگی خود بارها شکست خورده اند و از طریق همین شکست ها بود که آنها موفق شدند.
احتمالاً شما فکر می کنید که شکست یک لحظه منفی در زندگی است. اما برای اینکه شکستِ امروز به شما کمک کند تا موفقیت خود را در آینده تسریع کنید، باید نحوه برخورد با شکست ها را تغییر دهید.
هر تجربه منفی به شما این فرصت را می دهد که بفهمید چه اشتباهی انجام داده اید، چه چیزی باید اصلاح شود و چه اشتباهاتی را در آینده تکرار نکنید.
برای کمک به تسریع موفقیت خود پس از شکست، از آن درس بگیرید و تجارب خود را در تلاش های بعدی به کار ببرید.
اگر کار اشتباهی انجام دادید، آن را به عنوان یک تجربه مثبت تصدیق کنید. احساس آرامش باورنکردنی خواهید کرد و آزادی حرکت رو به جلو را به دست خواهید آورد.
اگر شکست بخورید، تنها دو گزینه دارید:
- از وضعیت فعلی چیز جدیدی استخراج کنید و نتیجه گیری مناسب داشته باشید.
- از یک اشتباه کامل درس نگیرید و بارها و بارها بر روی همان تله پا بگذارید.
اعتراف به اشتباه دشوار است، اعتراف به شکست، حتی اگر همه چیز را از نظر عقلانی درک کنید، دشوارتر است. بنابراین قبل از اینکه یاد بگیرید چگونه از شکست درس بگیرید، بهتر است یاد بگیرید که ببازید و از باختن نترسید!
شما باید شکست های خود را با آرامش بپذیرید و آنها را خیلی بزرگ نکنید. اشتباه کردن در محل کار، ربطی به عزت نفس شما ندارد و ارزش شما به عنوان یک شخص ثابت می ماند.
چرا باید بیشتر شکست بخورید تا موفق شوید؟
برای موفقیت، در چالش های کوچک و بزرگ روزمره، شکست ها اغلب ارزش بیشتری از پیروزی دارند.
توماس ادیسون، مخترع معروف جنرال الکتریک، در طی مصاحبه ای که به دوره دشوار آزمایش با لامپ برقی رشته ای اختصاص داشت، گفت: “من هرگز شکست نخورده ام. من فقط 10000 راه حل پیدا کردم که کار نمی کنند. خیلی ها در تلاش سوم تسلیم می شدند، اما ادیسون ارزش شکست را درک کرده بود.
شکست جایگزینی برای موفقیت نیست. بلکه شکست شرط موفقیت است!
در اینجا 4 راهکار برای تبدیل شکست به یک استراتژی موفق آورده شده است:
- مدل ذهنی خود را تغییر دهید:
وقتی نوبت به دستیابی به یک هدف می رسد، بسیاری از ما یک مدل ذهنی را اتخاذ می کنیم که در آن موفقیت و شکست متقابلاً منحصر به فرد هستند. از یک طرف، ما مسیر سرسبز موفقیت را بدون موانع و چالش ها تصور می کنیم. از سوی دیگر، ما مسیر وحشتناک شکست را تجسم می کنیم که از درد و سختی تشکیل شده است. اما این تقاطع فقط در ذهن ماست، در حقیقت مسیر موفقیت مملو از موانع است و این موانع هستند که عزم ما را آزمایش می کنند. باز هم می گویم:” شکست جایگزین موفقیت نیست، شکست لازمه موفقیت است.”
- یاد بگیرید که بیشتر شکست بخورید:
هر چه بیشتر شکست بخورید، موفقیت های بیشتری کسب می کنید. اگر به اندازه کافی شکست نمی خورید، تنها دو توضیح می تواند وجود داشته باشد: یا اهداف شما به اندازه کافی بلندپروازانه نیستند، یا کاری برای دنبال کردن اهداف خود انجام نمی دهید. با افزایش عمدی شکست های خود، شانس موفقیت خود را افزایش خواهید داد . هر “نه” ای که در کوتاه مدت می شنوید گامی به سوی هدف شما خواهد بود. سعی کنید در مورد آن فکر کنید: آیا واقعاً “نه” های زیادی شنیده اید یا فقط از شنیدن “نه” های زیاد می ترسید ؟
- شکست های خود را جشن بگیرید :
شکست های بیشتر به شما این امکان را می دهد که سریعتر به اهداف خود نزدیک شوید. پس اکنون زمان آن است که شروع به جشن گرفتن شکست های خود کنید! اگر اجازه دهید شکست شما را پایین بیاورد، هرگز قدرت رسیدن به اهدافتان را نخواهید داشت. به شکست های خود فکر کنید! شکست ها را در ذهن خود به گام های لازم برای موفقیت تبدیل کنید، گام هایی برای جشن گرفتن.
- “عضله” شجاعت خود را تقویت کنید:
اگر شکست وسیله موفقیت است، شجاعت سوخت آن است . برای ادامه تلاش، حتی وقتی بارها شکست خورده اید، باید شجاعت داشته باشید. برای این امر شما باید “عضله” شجاعت خود را تقویت کنید. هر زمان که با ترس از شکست مواجه شدید، ابتکار عمل را به دست بگیرید. تنها در این صورت است که عضله شجاعت در کنار موفقیت های شما رشد خواهد کرد.
نتیجه گیری…
برای جلوگیری از تکرار شکست، باید درس ها را یاد بگیرید و درس های آموخته شده را در تلاش های بعدی برای موفقیت به کار ببرید. این قانون در تمام زمینه های زندگی و به خصوص برای ورزشکاران صدق می کند. چند بار در طول حرفه خود سقوط می کنند تا در نهایت به بالاترین پله سکو صعود کنند.
یاد بگیرید که با شکست به عنوان منادی پیروزی رفتار کنید. اجازه ندهید شخصیت شما آسیب ببیند. در واقع شما کار اشتباهی انجام دادید، به شما تذکر دادند، آن را یادداشت کردید، به یاد آوردید و دفعه بعد همان کار را بدون خطا انجام دادید و به موفقیت رسیدید. چه چیزی می تواند دلچسب تر از این موفقیت باشد؟!
مرکز مهارت آموزی راستین با ارائه خدمات مشاوره در رابطه با افزایش اعتماد به نفس، مدیریت کسب و کار و تمام مهارت های فردی و تخصصی به شما کمک میکند تا شکست های خود را به فرصت تبدیل کنید و پله پله به موفقیت های بزرگ دست یابید.
شما چی؟ شکست های خود را چگونه زندگی می کنید؟ آیا با آنها غرق می شوید یا از آنها به عنوان نیروی محرکه برای رسیدن به موفقیت خود استفاده می کنید؟!