محدوده امن ذهنی چیست؟

در گذشته های دور وایکینگ ها، در محدوده نروژ و ایسلند زندگی می کردند، یکی از این وایکینگ ها، سودای کشف سرزمین های دیگر را در سر می پروراند. او دستور ساخت کشتی هایی را داد و با همین کشتی ها به دل دریاهای مواج زدند.

بسیاری از آنها غرق و یا کشته شدند ولی در نهایت توانستند سرزمین هایی مانند انگلستان، فرانسه و اسپانیا را پیدا کنند. آنها هربار با یافتن سرزمینی جدید شگفت زده می شدند و غنایم مالی زیادی به دست می آوردند. آنها خطر کردند و از محدوده امن ذهنی خود خارج شدند، وگرنه تا آخر عمر بسیار ساده و ابتدایی زندگی می کردند.

«اگر شما یک زندگی امن را انتخاب کنید، هیچگاه طعم برنده شدن را نخواهید چشید».

در این مقاله شما یاد خواهید گرفت که چگونه از محدوده امن ذهنی خارجی شوید و تبدیل به انسانی جدید شوید. اما ابتدا بیایید ببینیم منطقه امن در روانشناسی چیست؟ با وبسایت راستین همراه باشد.

محدوده امن ذهنی چیست؟

ساده بگوییم، منطقه امن ذهنی جایی است که شما در آن احساس راحتی می کنید! در منطقه امن ذهنی فرد تلاش می کند تا حد امکان از اضطراب و استرس دور باشد و ریسک نکند، به همین علت به انجام کارهای روتین و ساده بسنده می کند و هیچگاه به پیشرفت های بزرگ نمی رسد. شما برای پیشرفت باید از منطقه امن ذهنی خارج شوید و به منطقه رشد برسید.

یک ضرب المثل معروف وجود دارد که می گوید:

“نابرده رنج، گنج میسر نمی شود”

یعنی تا زمانی که ما کارهای جدید انجام ندهیم و خود را بخاطر انجام آن کارها به خطر نیندازیم، از پاداش هم خبری نیست.

از وایکینگ هایی که در گذشته دریاها را می نوردیدند تا سرزمین های جدید را کشف کنند، تا کارمندانی که امروزه برای آینده ای بهتر شغل خود را عوض می کنند، همه جزو کسانی هستند به سمت ناشناخته ها می روند و پاداشی هم اگر باشد برای آنهاست.

چون آنها کسانی هستند که مایل بودند تحت فشار و استرس باشند، کسانی که فهمیده اند تغییر سخت و باعث درد و رنج است اما تمام سختی ها را به جان خریده اند تا با خروج از منطقه امن ذهنی، به منطقه رشد برسند.

ما همگی، هم اکنون ماموریتی روی کره زمین داریم: باید تغییر و رشد کنیم و نهایتا تکامل یابیم.

محدوده امن ذهنی چیست؟

چرا رشد نمی کنم؟

شما رشد نمی کنید چون حوصله ای برای تحمل ناراحتی و اضطراب ندارید! شما رشد نمی کنید چون از تجربیات جدید می ترسید! شما رشد نمی کنید چون نمی خواهید با خروج از محدوده امن ذهنی راحتی خود را از دست بدهید! شما راکد هستید چون با زنجیر خود را به یک درخت بسته اید و نمی توانید از ان دور شوید تا جنگل را ببینید.

این نکته را بخاطر داشته باشید که شما برای رسیدن به اهدافتان و خروج از محدوده امن، باید کارهایی را انجام دهید که قبلا انجام نداده اید،به جاهایی بروید که قبلا نرفته اید و با افرادی ملاقات کنید که قبلا آنها را ندیده اید.

تمام اینها ممکن است برایتان تنش زا و استرس آور باشد. اما بدانید که تحمل رنج و فشار، تنها راه رشد هست. راه دیگری وجود ندارد!

بندیکت کامبربچ (Benedict Cumberbatch) می گوید:

«هرچه از محدوده امن ذهنی دورتر شوید، چالش بر انگیزتر است. نبودن در منطقه امن، سرگرم کننده است»

حقیقت این است که برای رشد و صعود، باید از مسیری سربالایی بالا بروید، با چالش های جدید روبرو شوید، نه تنها با رنج مشکلی نداشته باشید بلکه عاشق سفری باشید که شما را به قله می رساند.

در زیر می خواهیم به مواردی اشاره کنیم که شما را در دایره امن نگه می دارد و سپس راه های خروج از دایره امن را به شما می گوییم تا خود را به منطقه رشد برسانید. در ادامه با وبسایت راستین همراه باشید.

3 دلیل سختیِ خروج از محدوده امن ذهنی چیست؟

3 دلیل سختیِ خروج از محدوده امن ذهنی چیست؟

منطقه راحتی، خیلی وسوسه بر انگیز و جذاب است. در محدوده امن ذهنی شما در کاناپه مورد علاقه اتان فرو رفته اید، از گرمی و نرمی کاناپه لذت می برید و رفته رفته بیشتر در آن فرو می روید، چای می نوشید و برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را می بینید.

هر چه بیشتر در این وضعیت بمانید دوباره ایستادن برایتان سخت می شود. جاذبه زمین و کاناپه محبوب اتان، شما را به سمت خود می کشد. این وصف حال کسی است که در محدوده امن ذهنی گیر افتاده است.

شما زمانی که عملگرا نباشید، زمانی که رو به جلو نروید، کنجکاو نباشید، تجربیات جدید کسب نکنید و چیزهای جدید نیاموزید، فقط هستید، در زمان حال وجود دارید اما تکامل پیدا نمی کنید.

اما من و شما به خوبی می دانیم، رویاهایی داری که دوست داری به آنها برسی! پس چرا در محدوده راحتی گیر افتاده ای؟ و چرا ترک منطقه امن ذهنی تا این اندازه سخت است؟


بیشتر بخوانید: قدرت ذهن چیست


دلیل اول (طرز فکر ثابتی دارید)

اگر زیر کاناپه راحتی که روی آن نشسته اید، آتشی روشن باشد، شما ناگهان از جای خود می پرید و شروع به دویدن می کنید. کاناپه محدوده امن ذهنی شماست و برای بلند شدن از روی آن نیاز به یک محرک دارید.

اول باید نگاهی به درون خود بیندازید و ببینید چه اهدافی در زندگی دارید که می خواهید به آنها دست یابید. اهداف اتان باید به اندازه کافی برایتان مهم باشند تا شما را به تلاش وا دارند. ابتدا از همه باید و باید باور داشته باشید که می توانید به آن هدف برسید.

ویژگی های اساسی وجودی شما آن چیزهایی هستند که از طریق تلاش و اتخاذ تصمیم های مناسب، می توانید آنها را رشد داده و در وجود خود پرورش دهید. مانند هر چیزی میزان اعتماد به نفس و توانایی های شما ثابت نیستند و می توانند رشد و تکامل یابند.

اگر در جای خود راکد هستید، احتمالا بزرگ فکر نمی کنید، طرز فکر ثابتی دارید که خودتان را کوچکتر و کم اهمیت تر از آن چیزی هست، می بینید.

ترس به شما اجازه خروج از محدود امن ذهن را نمی دهد

دلیل دوم (می ترسید!)

ترس به شما اجازه خروج از محدود امن ذهن را نمی دهد. ترس از موقعیت های جدید، ترس از شکست خوردن و ترس از تحمل رنج. دومین دلیلی که باعث می شود شما از محدوده امن خود خارج نشوید همین ترس لعنتی است. افراد بزرگ و مهم در طول تاریخ کسانی بوده اند که خطرناک زندگی کرده اند.

آبراهام موزلو روانشناس معروف می گوید:

“در هر لحظه ما دو انتخاب داریم حرکت به جلو و بسوی رشد یا عقب گرد به سمت امنیت!”

شما از موقعیت های جدید و ناشناخته می ترسید و فکر می کنید تغییر هیچگاه اتفاق نمی افتد. اما شما چه بخواهید و چه نه، با تغییر مواجه خواهید شد. اما اگر منتظر سرنوشت باشید تغییر را آنگونه برایتان رقم می زند که خودش می خواهید، نه آنگونه که شما می خواهید.

گاه ممکن است از شکست بترسید. شکست واقعیت ندارد، فقط مجموعه ای از درس هایی است که شما آنها را آموختید. در هر حال شما با ترس از شکست کاری نخواهید کرد و به جایی هم نخواهید رسید. اگر به ترس اجازه دهید کنترل شما را در دست گیرد، بیشتر در کاناپه مورد علاقه اتان فرو می روید.

در حالی که دوستانتان آن بیرون در حال مبارزه با ترس هایشان هستند. شما که نمی خواهید یک پیرزن / پیرمرد خسته کننده فرورفته در کاناپه به نظر برسید که با بی انگیزگی برنامه های نه چندان جالب تلویزیون را تماشا می کنند. 

دلیل سوم (عملگرا نیستید)

دلیل سوم (عملگرا نیستید)

شما هیچگاه به خود این فرصت را نداده اید که چیزهای قدیمی و کهنه را دور بیندازید و در میان لوازم اوراقی ذهنی خود با ترس نشسته اید منتظر چه هستید؟ خدا می داند.

تا وقتی که طرز فکر ثابتی دارید، اهداف الهام بخشی ندارید، یا اهدافی دارید اما باور ندارید که می توانید به آنها برسید، بیش از حد به ترس فکر می کنید و خلاصه بگوییم سعی ندارید از دایره امن ذهنی خارج شوید، هیچ اقدامی برای رسیدن به اهدافتان انجام نخواهید داد. (عملگرا نخواهید بود)


بیشتر بخوانید: ذهنیت ثروت ساز چیست


9 قدم برای خروج از محدوده امن ذهنی

در همین لحظه و همین زمان،حسی که نسبت به زندگی خود دارید را مرور کنید. آیا ناراضی هستید و غصه می خورید؟ این نارضایتی نشان دهنده این است که باید تغییر کنید و نسخه جدیدی از خود را به روز رسانی کنید.

تا زمانی که از شغل خود ناراضی باشید، بیزینس شخصی خود را راه نمی اندازید، تا زمانی که از ترافیک و شلوغی تهران خسته نشده اید، راه شمال را در پیش نمی گیرید و تا زمانی که از درآمد خود ناراضی باشید، به فکر کسب درآمد بیشتر نمی افتید.

زمانی که در منطقه امن خود احساس بدی دارید، آن زمان است که جرقه روشن می شود، پس باید به صحنه بروید و همه جا را آتش بزنید.

دوباره از شما می پرسم. آیا از زندگی خود ناراضی هستید؟ اگر جواب بله هست، به شما تبریک می گویم. این نشان می دهد که شما لایق چیزهای بهتری در زندگی هستید که باید به آنها برسید. این قدرت نارضایتی است که شما را از خطرات آسایش دور می کند و شما را به سمت رشد و سعادت می کشاند.

در زیر با 9 قدم برای خروج از محدوده امن ذهنی آشنا می شوید.

9 قدم برای خروج از محدوده امن ذهنی

قدم اول

انگیزه های خود را در نظر بیاورید و برای خودتان مشخص کنید که چرا آماده خروج از محدوده امن ذهنی هستید. دلایل آمادگی خود را روی کاغذ بیاورید و سپس بنویسید اگر همین اکنون برای تغییر وضعیت موجود اقدامی نکنید، در سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا حسرت روزهای رفته را خواهید خورد.

قدم دوم

برای خروج از محدوده امن ذهنی اهداف خود را روی کاغذ و یا وایت برد بنویسید و آن را مقابل چشمان خود قرار دهید. هر روز بعد از بیداری و شب ها قبل از خواب حتما و حتما به این اهداف نوشته شده نگاه کنید و اهداف اتان را در ذهن اتان مرور کنید.

قدم سوم

هویت جدید خود را مشخص کنید و از خودتان بپرسید «من باید چه کسی باشم؟». ویژگی هایی که آن شخصی که می خواهید باشید را توصیف کنید و بنویسید. از فردا وقتی خودتان را در آینه می بینید، دقیقا همان فردی را ببینید که می خواهید به آن تبدیل شوید.

قدم چهارم

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید تا از محدوده امن ذهنی خارج شوید. اعتماد به نفس به این معنی است که شما می توانید کارهایتان را به نحو احسن انجام دهید.

برای اینکه اعتماد به نفس خود را تقویت کنید یادگیری را جایگزین آموخته های قبلی کنید و تلاش را جایگزین هرگز تلاش نکردن! با انجام این دو کار به مرور زمان اعتماد به نفس شما تقویت خواهد شد.

اعتماد به نفس خود را افزایش دهید

قدم پنجم

ترس هایتان را به هیجان مثبت تبدیل کنید. افراد بزرگ هم مانند سایر انسان ها ترس هایی در زندگی خود دارند ولی آنها می دانند چاره ای جز حرکت رو به جلو ندارند و درحالی که ترس هایشان را در آغوش گرفته اند پیش می روند. با ادامه مسیر، تجربه هایی به دست خواهید آورد و توانایی مدیریت ترس را هم خواهید آموخت.

قدم ششم

زمانی که متوجه شدید چه می خواهید، نوبت به عمل است. مانند کودکی 6 ماهه که قدم های کوچک برمی دارد شروع به حرکت کنید. گام های خود را محکم بردارید، اگر زمین خوردید، بلند شوید و مجدد بایستید و راه بروید، اما به عقب برنگردید.

هیچ کودکی پس از راه رفتن، تمایلی به چهار و دست و پا رفتن ندارد، چراکه اون از محدوده امن ذهنی خود خارج شده است.

قدم هفتم

«تو همان چیزی هستی که دوستت هست». اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که الهام بخشند و به شما انگیزه می دهند. محیط اطراف شما در موفقیت و یا عدم موفقیت شما نقش اساسی دارند. افرادی که به هر دلیلی باعث بدبینی و حال بد شما می شوند را کنار بگذارید.

قدم هشتم

خودتان را در مرکز خلقت تصور نکنید و زیاد خودتان را جدی نگیرید. یاد بگیرید که شکست هایتان را به ماجراهایی درخشان و جذاب تبدیل کنید و آن را برای مردم تعریف کنید. به اشتباهاتتان بخندید و از آنها شرمنده نباشید. استقبال از شکست، این کاری است که افراد برای خروج از محدود امن ذهنی انجام می دهند.

قدم نهم

روی نکات مثبت عملکرد خود متمرکز شوید. پیشرفت های خود را هر چند کوچک باشند، جشن بگیرید و هیچ یک از آنها را دست کم نگیرید.

در حال حاضر در محدوده امن ذهنی هستید یا محدوده رشد؟

در حال حاضر در محدوده امن ذهنی هستید یا محدوده رشد؟

ما بیشتر وقت و زمان خود در محدوده امن ذهنی می گذرانیم. اما آنچه که می خواهیم به آن تبدیل شویم در منطقه رشد قرار دارد. در منطقه رشد شما با درجاتی از ترس، نا امنی و اضطراب مواجه خواهید شد اما در نهایت، رشد در اینجا اتفاق می افتد. در منطقه رشد است که پاداش انتظار شما را می کشد.

ببینید که امروز که هستید و فردا می خواهید چه کسی باشید؟ اگر خود را به دل آتش بزنید تا به همان کسی تبدیل شوید که می خواهید به خودشکوفایی و تکامل می رسید و اگر در محدوده امن خود استراحت کنید، احتمالا در پیری حسرت روزهای از دست رفته را خواهید خورد.

زندگی و طبیعت در اختیار شماست تا کمک کند به نسخه جدیدی از خود تبدیل شوید. شما در کدام محدوده از زندگی اتان هستید؟ محدوده رشد و یا محدوده امن؟

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.